اميرعلي فتاح

بدون عنوان

1389/4/4 (امير علي در این تاریخ 3 ماه و 9 روز دارد) عشق مامان سلام . الان ساعت 2 صبحه و تو تازه خوابيدي . نمي دونم چرا امشب خوابت نمي اومد و من و ماماني با كلي كلك خوابونديمت. بابايي خونه نيست و رفته فرودگاه آخه امشب آقاجون و مامانيت مي رن خونه خدا. سفرشون به خير. دوست دارم مامانم. فردا مامان مولودي داره بايد بخوابه كه كلي كار داره . شب به خير. آرمان طلا , پندار, امير حسين, بهزاد, بارمان و برسام , آرش و همه مردهاي كوچك سايت روزتون مبارك الهي بميرم برات كه لثه هات مي خواره Gif creator ...
5 بهمن 1389

بدون عنوان

1389/4/2 (امير علي در این تاریخ 3 ماه و 7 روز دارد) سلام قشنگ مامان ديروز خيلي اذيتم كردي آخه از صبح تا شب هر كاري كردم شير نخوردي . اين روزها انقدر بازيگوش و شيطون شدي كه فقط دلت مي خواد بازي كني و اصلا شير نخوري نمي دونم يعني گرسنه ات نمي شه ؟ آخر سر هم مجبور شدم بهت ديفن هيدرامين بدم تا بخوابي و تو خواب شيرت رو بخوري. ماماني منو ببخش كه ديروز سرت داد كشيدم و دعوات كردم ولي خب اخه وقتي شير نمي خوري عصبي مي شم دست خودم نيست. وقتي مي بينم همه بچه ها تپل و چاق و چله ان و تو لاغر و كوچولو و هر كي به من مي رسه مي گه واي چرا انقدر كوچولوه از خودم بدم مياد كه نمي تونم برات مادر خوبي باشم ولي نمي دونن كه تو بازيگوشي مي كني و درست ش...
5 بهمن 1389

بدون عنوان

1389/3/30 (امير علي در این تاریخ 3 ماه و 4 روز دارد) روزتون پيشاپيش مبارك مردهاي كوچك سلام مرد كوچولوي مامان خدا رو شكر يكي از مشكلات قلبت خوب شده و دكتر گفت كه فشار ريه ات اومده پايين و خدا خودش عملت كرده فقط مونده يك عمل ديگه كه اونهم بايد بزرگتر بشي. يك كم هم ريفلاكس داري كه داريم بهت دارو مي ديم . كلي شيطون شدي و بابات و ماماني رو مي شناسي. تا ازت غافل مي شم غلط مي زني و وقتي نمي توني برگردي جيغ مي كشي. يه عالمه صداهاي قشنگ از خودت در مياري و دل ما رو مي بري . هفته پيش يه اتفاق بد افتاد . اتفاقي كه باعث شد بفهمم كه گاهي اوقات بايد پا رو دلم بزارم حتي در مورد تو. از دست بابات دلخورم خيلي زياد ولي الان همه چيز آرومه Gi...
5 بهمن 1389

بدون عنوان

1389/3/3 (امير علي در این تاریخ 2 ماه و 7 روز دارد) سلام نفسم تو داري روز به روز بزرگتر ميشي و من نگرانتر كه داريم يه روز به تاريخ عملت نزديك مي شيم. نمي دونم آخرش چي مي شه فقط از خدا مي خوام كه همه چيز به خير و خوشي تموم بشه. 5 روز پيش واكسن دو ماهگيت رو زديم و تو آنقدر آقا بودي كه اصلا گريه نكردي و فقط بعدش 2 روزي يك كم تب كردي و لوس شدي و فقط دلت مي خواست بغلت كنيم ما هم كه شبش تولد پارميس (دختر دايي مامان) دعوت بوديم رفتيم تولد آخه تو گلم واسه خودت مردي شدي اما خب يك كم تب داشتي. راستي تا حالا دو بار خودم بردمت حموم كه واي دلم مي خواد تو حموم گازت بگيرم از بس كه شيرين مي شي عشق مامان . الان يك هفته است كه اومديم خونه خو...
5 بهمن 1389

بدون عنوان

1389/2/28 (امير علي در این تاریخ 2 ماه و 1 روز دارد) سلام قشنگ مامان ديروز تولد دو ماهگيت بود . شب با بابا رضا رفتيم خونه آقاجون و برات كيك خريديم و تولد گرفتيم. راستي الان 3 روزه كه اومديم خونه خودمون. وقتي مي برمت تو اتاق خودت كلي تعجب مي كني و با ذوق در و ديوار رو نگاه مي كني . در ضمن عاشق آويز بالاي تختت شدي. هر روز داري بزرگتر و شيرين تر ميشي . آرزومه كه قلبت خوب بشه و به عمل احتياج پيدا نكني. اميدوارم خيلي زياد تو بغل بابا خوابيدي با بابات تلويزيون مي بيني   ...
5 بهمن 1389

بدون عنوان

1389/2/25 (امير علي در این تاریخ 1 ماه و 28 روز دارد) لذيذ مامان سلام پنج شنبه با ماماني و تو رفتيم امام زاده صالح و تو گلم خودت زيارت كردي يعني اينكه دستاتو گرفتي به ضريح و ول نمي كردي . ديگه اينكه اومديم تو بارار تجريش و توت و توت فرنگي و گوجه سبز خريديم و مامانت همشون رو خورد و تو انقدر پسر خوبي هستي كه اصلا دل درد نگرفتي . ديروز هم رفتيم خونه آقا جونت و عمو داوود و تو كلي دلبري كردي و از همه مهمتر اينكه انقدر اقا شدي كه سر ساعت 10-11 مي خوابي تا صبح ساعت 9-10 . اما روز همه اش بيداري و دوست داري كه مامان باهات بازي كنه.چشم عزيزم باهات بازي مي كنم. عاشقتم بيمارستان شانديز مشهد   لباس پوشيدي بريم م...
5 بهمن 1389

بدون عنوان

(امير علي در این تاریخ 1 ماه و 24 روز دارد) عشق مامان سلام عزيزم الهي بميرم برات كه مجبوريم اين همه دكتر ببريمت. خدا كنخ ما رو ببخشي كه اين همه داريم اذيتت مي كنيم ماماني. ديروز دوباره برديمت براي اكو بيمارستان دي . مجبور شديم بهت داروي خواب آور بديم كه بتونن اكوت رو انجام بدن . الهي برات بميرم كه موقع خوردن دارو اين همه گريه كردي طوري بهم چسبيده بودي و گريه مي كردي كه وسط بيمارستان نزديك بود از حال برم . اما خدا رو شكر آقاي دكتر گفت كه فعلا به عمل احتياج نيست و مي تونيم تا چند ماه ديگه صبر كنيم . اميدوارم خدا به پاكي تو رحم كنه و خودش تو رو شفا بده . دوست دارم اندازه همه خوبيها و پاكيها ...
5 بهمن 1389

بدون عنوان

1389/2/18 (امير علي در این تاریخ 1 ماه و 21 روز دارد) سلام نفس مامان اين روزها همش درگير دكتر بردن تو هستيم . هفته پيش برديمت پيش دكتر يوسف نيا كه تقريبا حرف اول جراحي قلب رو مي زنه و اون گفت كه بايد هر چه سريعتر عمل بش و شريان ريه ات بسته بشه تا يك كم بزرگتر بشي و قلبت رو عمل كنيم . من و بابا هم كلي غصه دار شديم و اومديم خونه تا دوباره اين هفته ببريمت اكو و بعد هم ببريمت پيش دكتر ماندگار . اميدواريم كه فعلا عمل نخواي و يا اينكه حداقل يك عمل لازم باشه . توكلمون به خداست و اميدوار. اين روزها كلي كارهاي بامزه مي كني صداهاي بامزه د مياري مي خندي گردنت رو كاملا نگه مي داري وقتي باهات بازي مي كنيم ذوق مي كني و كلي دست و پا مي زني...
5 بهمن 1389